چامه - سید علی عطایی
آیات آفتاب
ای حضرت همیشگی ذات آفتاب!
پس کی طلوع میکند آیات آفتاب؟
تا کی حضور روشن خورشید پشت ابر؟
تا کی حضور مه شده مات آفتاب؟
دستانم التماس نفسهای سوخته است
قد میکشند سمت مناجات آفتاب:
بر من ببخش یکنفس از بیکرانیات
یکذره از تمامی ذرّات آفتاب
یا این که شعله شعله به آتش بکش مرا
یا لحظهای بخواه به میقات آفتاب
ای صبح! از تسلسل شبها عبور کن
بیطاقتم برای ملاقات آفتاب…
مشهد، ۱۳۷۵/۱۰/۱۲