پرش به محتوا

چامه - محمدنعیم کمالی

یاد تو

رفتی و یاد تو در خاطر من جامانده است

چهره‌ات آن گل‌سرخی است که زیبا مانده است

رفتی و آینه از خنده‌ٔ تو گشت خجل

ردی از پای تو بر این دل شیدا مانده است

کوله‌بار سفرت را چو گرفتی بر دوش

هیچ پرسیدی آیا، کسی اینجا مانده است

تک درختی که از توفان غمت می‌رقصید

ناامیدانه و حیرت‌زده بر پا مانده است

غنچه‌ای سبز که در خاطره‌ام گل کرده است

یادگاری است کز آن سرو شکوفا مانده است

منبع: __. (۱۳۷۶). دُر دری، شماره نخست، سال اول، صفحه ۵۹: فصل‌نامه ادبی، هنری و فرهنگی دُر دری.